داستان نوجوان | خاصیت ماه من
  • کد مطالب: ۱۵۰۵۵۶
  • /
  • ۱۵ فروردين‌ماه ۱۴۰۲ / ۱۲:۰۱

داستان نوجوان | خاصیت ماه من

امسال حس و حال عجیبی دارم. انگار توی دلم یک پنجره به آسمان باز شده است.

بهاره قانع نیا - امسال حس و حال عجیبی دارم. انگار توی دلم یک پنجره به آسمان باز شده است. می‌توانم صمیمی‌تر از قبل با خدا حرف بزنم. راستی که روزه‌اولی بودن چه احساس قشنگی دارد!

نیت کرده‌ام لحظه‌لحظه‌های امسال را جور دیگری زندگی کنم. به نظرم، خیلی جالب است که سال نو مصادف شده است با روزهای ماه مبارک رمضان، روزه‌اولی بودن من و دورهمی‌های خانوادگی بعد از افطار.

عطر دلچسب غذاهای سحری در نیمه‌شب‌های پرستاره، سفره‌های مهربان و رنگارنگ که مامان با عشق برایمان پهن می‌کند و ما با ذوق کنارش می‌نشینیم و روزه‌هایی می‌گیریم و باز می‌کنیم که دیگر نام مستعارش کله‌گنجشکی نیست.

بلکه سالم و کامل است و طوری غرور و لذت را در دلم زنده می‌کند که تاکنون نظیرش را تجربه نکرده‌ام.

همیشه از کودکی، بی‌آنکه دلیلش را بدانم، برای آمدن رمضان سر از پا نمی‌شناختم. بی‌تاب لحظه‌ی ناب اذان صبح بودم. امسال هم تصمیم گرفته‌ام از شب‌های پربرکت رمضان و دلنشین فصل بهار هرچه می‌توانم استفاده کنم.

می‌خواهم ایده‌ام را کامل کنم و طرح اصلی اختراعم را اگر بشود برای جشنواره‌ی خوارزمی بفرستم. برای این کار، به سکوت و تمرکز نیاز دارم که شکر خدا در این ماه تا دلم بخواهد توی خانه‌مان پیدا می‌شود.

البته مامان مانند همیشه نگران سلامتی من است و می‌گوید: «تو روزه‌اولی هستی و خوب نیست شب‌ها تا دیروقت بیدار بمانی، به‌ویژه حالا که مدارس حضوری است.

روزهای امتحانات هم که چشم به هم بزنی از راه می‌رسند و اگر ضعیف باشی، نمی‌توانی نتیجه‌ی دلخواهت را بگیری. به نظرم، با دهان روزه لازم نیست چیزی اختراع کنی!»

اما بابا معتقد است: «ماه رمضان در ذات خودش ویژگی‌های عجیبی دارد که می‌تواند برای همه‌ی ما معجزه‌ای داشته باشد که به جذابیت این ماه اضافه می‌کند.»

دیشب هم در برنامه‌ای تلویزیونی شنیدم که این ماه نور است، و از خاصیت‌های نور این است که می‌تواند همه را به خودش جذب کند. به نظر من، بچه‌ها به‌ویژه روزه‌اولی‌ها از همه بیناترند. ماه رمضان را بیش از هر فردی درک می‌کنند.

این خاصیت ماه مبارک رمضان است که همه آن را دوست دارند و در این ماه تغییراتی در احوال و رفتارشان ایجاد می‌شود. با شنیدن این حرف‌ها، اراده‌ام محکم‌تر شد.

تصمیم گرفتم هر طور شده در همین ماه طرح اختراع‌ درخشانم را کامل کنم و برای جشنواره‌ی خوارزمی بفرستم. دلگرمم و مطمئنم که اتفاق‌های خوبی برایم خواهد افتاد. می‌دانم خدا یک جور دیگر رویم حساب باز کرده است و ذهن من را پر نور می‌کند.

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.